Digital architecture beyond computers: fragments of a cultural history of computational design, 2018
معماری رقومی فراتر از رایانه، بخشهایی از تاریخ فرهنگی طراحی رایانشی
نام کتاب: معماری رقومی فراتر از رایانه، بخشهایی از تاریخ فرهنگی طراحی رایانشی
تالیف: روبرتو بوتاتسی
ترجمه و افزوده: علیرضا مستغنی
ناشر: دانشگاه هنر
مشخصات ظاهری: 239 ص.: نمودار
چاپ نخست: 1402
معرفی کتاب
روبرتو بوتاتسی در قالب هشت فصل این کتاب با هدف دست یازیدن بر کلیدهای درکی مشترک از معماری رقومی، زمینههای گوناگون دانش بشری، ازتاریخ علم و فنآوری، منطق و ریاضیات تا فلسفه و شیوههای هنری را پیش روی خواننده بازگشوده است. “معماری رقومی فراتر از رایانه” با تحلیلهای مفهومی از تاریخ علم و فنآوری، در حوزۀ معرفتی بسیار گستردهتری ما را با معماری رقومی مواجه میسازد
رویکرد کتاب جزمی یا خطی نیست بلکه پیوندهای نهانمانده بین مراجع مختلف را آشکار میسازد. بررسی موشکافانه هشت مفهوم در فصول مختلف کتاب، کاوشهایی باستانشناختی را میماند که اطلسی فرازمان، شکلیافته از منابع و پژوهشهای تاریخی و معاصر را فراهم آورده است. هر فصل با دریچهای کوچک، گشوده بر “چشمانداز معاصر” به پایان میرسد. دریچهای که زمینه را برای فهم و واکاوی آثار نوآورانۀ امروز و فردا فراهم نموده است

سخن مترجم
آشنایی و الفت ما با جهان رقومی، که اکنون دیگر همان جهانِ زیستِ روزمرۀ ما است، با میانجیگری افزارهایی سخت و نرم، بهعنوان خدمتگزارانی همراه و همهکاره، صورت میپذیرد. جهانی دیگر و همواره در حال دگرگونی که با ظاهری بسیار فروتنانه، ما را برای امروزی بودن، به بهرهگیری از ابزارهای روزآمد و به زیستن در آداب تعریفنشده و تحدیدناپذیر خود فرامیخواند. جهانی که سفینۀ سفر به آن را در نگاهی کلی، رایانه نامیدهایم
بهرهبردن از این ابزارها، تنها بهمعنای سرعت و سهولت در انجام کارها و دستیابی به اهدافی مشخصشده نیست، چراکه استفاده از آنها بهمنزلۀ پذیرش سازوکارها، روشها، فرآیندها و حتی آنگونه که خواهیم دید، فرجامهای ناشی از نحوۀ جمعآوری دادهها و چگونگی «برنامهریزی» آنها است. فارغ از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از همدلی ما با این افزارها، این جهان در لبههای قابلتصور خود، ما را با چالشهای اخلاقی نیز مواجه ساخته است. نگرانیهای موجود از چگونگی شکلگیری و همآمیزی هوش مصنوعی با ما، ترس و امیدِ همزمان در رویارویی با انسانِ آمیخته با رایانه، دشواری تصور فردا و نگرانیِ بریدن از ریشههای انسانی وجود ما و بسیاری دیگر از این دست. این درهمآمیزی، نهتنها در امور روزمره -که ما را در مقام کاربر و سوار بر توسنی رهوار متصور میسازد-، بلکه در حرفه و عمل فرهنگی و مدنی ما نیز نقشی بهشدت راهبرانه و اساسی یافته است. جایی که اسب راهوار ما، روز به روز بیشتر، به سواری راهبر و هدایتگر تبدیل میگردد، تا ما را به جهانی ناشناختهتر و مرموزتر هدایت نماید
علوم رایانه و تفکر رقومی، یکشبه بر زمین نازل نگردیده است. این افزارها و دانش و منطق مستتر در آنها، «ریزوم»های بیریشه و غلتان در مقابل چشمان حیرتزدۀ ما نیستند. ریشههای این تفکر در پهنههای گوناگونی از دانش بشری، تاریخ علم و فنآوری، منطق و ریاضیات، فلسفه و هنر گسترده است. بهیقین، شناسایی این ریشهها، نهتنها منجر به درکی بهتر از جهان پیش رو و رفع بخشی از نگرانیهای موهوم میگردد، بلکه توانایی چیرهشدن بر موقعیت و استفادۀ خلاقانه از این ابزارها را فراهم خواهد نمود. شاید این وجه از کتاب حاضر، مهمترین و اصیلترین ویژگی آن باشد. نگارنده در این کتاب، با پرداختن به تبار فرهنگی «طراحی رایانشی» و کنکاش در ریشههای تاریخی «معماری رقومی»، پایهها و بنیان محکم و همچنین روند شکلگیری آن را ترسیم نموده است؛ اما اصالت و اهمیت این کتاب در پرداختن به گذشته نیست. آنچه این اثر را متمایز و برجسته ساخته است، بازنمایی گذشته و تاریخ تفکر رقومی بهگونهای است که خواننده را، با ارائۀ چشماندازی قابلدرک، به سوی آینده تهییج مینماید. متن پیش روی شما، افزون بر فراهمسازی شرایط تأمل و درک، زاینده و بارور است
نگاهی به اطراف اگر بیاندازیم، انبوه معماران و آموزندگانی را خواهیم یافت که سرآسیمه به دنبال آموزش آخرین ویرایش از نرمافزارهای «طراحی با کمک رایانه» هستند. این تنها راه ممکن برای باقیماندن در حرفه، گسترش کارآیی و مهارتها، و شیوهای مطمئن برای دیدهشدن است. بیگانگی با این افزارها، بهمنزلۀ بیگانهبودن با جهان پیشِ رو و راهنیافتن به دنیای حرفه خواهد بود. سازوکارهای صنعت ساختمان، دفاتر طراحی و سازمانهای حرفهای بهگونهای تغییرشکل یافته و خواهند یافت که دیگر مجالی برای حضور افراد نیاموخته و نیامیخته با رایانه باقی نخواهند گذارد. سالهاست که دیدهشدن معماران پیشرو، بهشدت، وابسته به وابستگی -و حتی سرسپردگی آنان- به غمازی رایانه و عالمان پنهان آن بوده است. معمارانی که در مسیر تبدیل نرمافزارهای اولیۀ «ترسیم با کمک رایانه» به نرمافزارهای «طراحی با کمک رایانه» و در نهایت طراحی فراانسانی، و در بهت و شعف ناشی از امکانات تولید و ساخت فرمهای خارج از تصور و شگفتانگیز با بهرهگیری از نرمافزارهای «ساخت با کمک رایانه»، در بسیاری موارد هم خود و هم اهداف و خواستههای انسانی خود را به فراموشی سپردهاند. در گفتوگو با کثیری از آموزندگان امروزی معماری، تفاوتی دردناک قابلتشخیص است؛ تفاوت در تعریف «معمار» و جایگاه فرهنگی و اجتماعی او. مناقشه در مورد نقش معمار، جدلی اصیل و شایسته بوده و هست؛ اما مشاهدۀ روند تقلیل او به «کارور» (اپراتور) و یا نشاندن او در جایگاه استثمارگری کور و غریبه با سرزمین نو، ما را به تأملی جدی فرامیخواند. در چنین شرایطی، مطالعۀ کتاب حاضر و آموختن از نحوۀ نگاه و همچنین دقت نظر نگارندۀ آن، بسیار ثمربخش و راهگشا خواهد بود.
بوتاتسی در این کتاب موفق به تولید متنی گردیده است که من، در رویارویی با دانشجویان معماری و همچنین تجربۀ فعالیت حرفهای از دورانی پیش از حضور فراگیر رایانه تا امروز، سالها در پی آن بودهام. اهمیت نشر این نحوۀ نگاه و ترویج چنین پژوهشهایی باعث شد که لحظهای در ضرورت ترجمۀ آن، با وجود ناآزمودگی خود در این عرصه، شک نکنم. امید است خوانندۀ محترم ضمن تذکر و اصلاح این ناآزمودگیها، به چند نکتۀ اساسی توجه نماید: نخست آنکه با وجود اشراف و تلاش ستودنی بوتاتسی برای شناسایی هرچه دقیقتر ریشهها و تبار طراحی رایانشی، آشنایی ژرفتر نگارنده با زادبوم فرهنگیاش، سبب گردیده تا بیشترین مثالها و سرچشمههای مورد اشارۀ او معطوف بر سیر فرهنگی و تمدنی غرب و بهویژه ایتالیای بعد از باروک و رنسانس باشد. بنابراین به خواننده توصیه میگردد که متن پیش رو را، بیش از همه، با نگاهی روششناسانه مطالعه نموده و اشارتهای نویسنده را ختم کلام فرض ندارد. در ترجمۀ حاضر، بهناچار و برای پرهیز از این مشکل، به مواردی از حضور تفکر پیشارقومی و ریشههای طراحی و ریاضیاتی آن در عرصههای زمانی و مکانی خارج از دایرۀ توجه نویسنده، اشاره گردیده است. نکتۀ دوم آنکه، متن اصلی تا حد زیادی برای خوانندۀ حرفهای و جستجوگر نگاشته شده است. دستیازیدن به حوزههای بسیار متنوع از دانش و مهارت بشری، تنها با اشارههای کوتاه به نمونهها و پروژههای متعدد، و اکتفا به ذکر مراجع قابلرجوع آنها، وضعیتی بهظاهر ناگزیر و برای پرهیز از تطویل کلام بوده است. در ترجمۀ حاضر و با توجه به ناآشنایی دانشجویان معماری با بسیاری از این مثالها و یا نمونهها، سعی گردیده تا حد امکان و با اضافه نمودن اطلاعات متنی و تصویری از نمونهها و ارائۀ پارهای تعاریف و پیشینهها، خوانش متن برای خوانندۀ ایرانی تسهیل گردد. این دو نکته در نهایت باعث گردید کتاب پیش روی شما، بهناچار، به آمیختهای از ترجمه و تألیف (گردآوری) بدل گردد؛ چیزی که من در ابتدا از آن پرهیز داشتهام. بدیهی است برای حفظ اصالت متن اصلی، تمامی بخشهای اضافه شده به آن ، چه در متن کتاب و چه در پانویسها، در محدودۀ داخل کروشهها [مثل این] آورده شده است
توسعۀ فنآوریهای نوین همواره با ظهور واژههای نو (یا ترکیبی) و در مواردی نیز واژگان بیریشه همراه بوده است. در این میان، حوزۀ علوم رایانه و طراحی رقومی، به دلیل ترویج آن از طریق انواع ابزارها و روشهای جدید و همچنین به دلیل تاثیرپذیری از حوزههای بسیار متنوعی از دانش بشری، به شکلی وسیعتر تولیدکنندۀ تعداد بیشماری از واژههای جدید و یا بهکارگیری برخی از واژگان در معنای تخصصی جدید بوده است. این میزان از تولید واژگان، در کنار تعداد بسیار کمشمار متون تخصصی فارسی در این حوزه، و مهمتر از همه، بیتوجهی ما برای ترجمان بههنگام مفاهیم کلیدی، کار را به جایی رسانده است که امروز تنها از روی حروف ربط و چیدمان جملهها ممکن است متوجه شویم فردی متخصص در این حوزه، در حال مکالمه و یا نوشتن به زبان فارسی است. در ترجمۀ این کتاب سعی گردیده تا حد امکان برای رفع این مشکل تلاش گردد
ترجمۀ واژگان کلیدی و تخصصی در این کتاب، که بخش قابلتوجهی از آنها هنوز معادل مصوب در فرهنگستان یا پذیرفتهشده نزد متخصصان نداشتهاند، به چند روش صورت پذیرفته است. آنجا که ترجمۀ خود واژه و یا اجزاء یک واژۀ ترکیبی امکان انتقال کامل مفهوم را فراهم نموده از این روش استفاده گردیده است. معادلهایی چون پایگاهداده، ترازبندی، قفسبندی و پویش از این جمله هستند. در مواردی که ترجمۀ واژهبهواژه (تحتاللفظی) توانایی لازم برای انتقال معنا را نداشته است، از روش معادلیابی مفهومی استفاده گردیده است. معادلهایی همچون تبدیلشکل، برکشیدن و بیقصدی با این روش پیشنهاد گردیدهاند. در مواردی نیز با واژههایی ساختگی روبرو هستیم که معادلسازی را با چالشهای جدی مواجه میسازند. بهطور مثال واژه «پیکسل» که خود از ترکیب و تغییرشکل دو واژۀ دیگر حاصل آمده وترجمۀ لفظی آن نیز به تولید واژۀ ساختگی دستدوم و ایجاد دشواریهای دوچندان در انتقال مفهوم، منجر میگردد. در این موارد از معادلسازی برای اینگونه اسامی ساختگی پرهیز گردیده است. واژههای «وکسل» و «مکسل» نیز مثالهایی از این وضعیت هستند
در خاتمه، امید است ترجمه و نشر کتاب حاضر گامی هرچند کوچک برای تعمیق نگاه و ترویج حضور موثرتر معماران در فرآیندهای طراحی رقومی، در مقام مولد و خالق اثر، باشد
علیرضا مستغنی
بهار 1402
