معماری پس از هوش مصنوعی
چرا توانایی هوش مصنوعی برای تبدیل نوشتار به تصویر، تا این اندازه جنجالبرانگیز شد؟
آیا اقبال عمومی به این قابلیت، نشانۀ تمایلی پنهان برای حضور نامعماران در فرآیند طراحی معماری است؟
حرکت از نوشتار به طرح، تا چه میزان همسو و قابلبازیابی در روشهای آموزش و حرفۀ معماری است؟
دورنمای آموزش و حرفۀ معماری، پس از توسعه و تعمیم قابلیتهای هوش مصنوعی، چگونه است؟
در خلال روزهای گذشته، مرور دو رویداد، نخست حضور در سخنرانیهای ارائه شده در دانشگاه شهید بهشتی در تهران که در جمعی کوچکتر از انتظار برگزار شد، و پس از آن مرور اخبار انتشاریافته در مورد سمپوزیوم یکروزه و نمایشگاهی با عنوان “معماری پس از هوش مصنوعی” در مدرسۀ معماری دانشگاه تگزاس در آستین، موجب شکلگیری پرسشهایی شد. پرسشهایی که پاسخهای درخور و روشنی برای آنها در میانۀ موج عظیم گفتگوهایی که به شکلی ناگهانی از حوزههای تخصصی متفاوت و با دیدگاههایی هنوز غیرقابلجمع، در عرصۀ عمومی شبکههای اجتماعی و در بسیاری از محافل تخصصی و دانشگاهی شکل گرفت، یافت نمیشود. نکته جالب آن که در هر دو مدرسۀ معماری برخورد و مواجههای مشابه وجود داشت
اندکی پس از معرفی قابلیتهای “چتجیپیتی” و عرضۀ بلافاصالۀ تواناییهایی مشابه در پلتفرمهای رقیب، و از آن مهمتر اقدام شرکت مایکروسافت، جنجالی پیشبینی نشده به راه افتاد. در فوریه ۲۰۲۳ مایکروسافت اعلام کرد از هوش مصنوعی چتجیپیتی در موتور جستجوی خود (بینگ) استفاده خواهد کرد. در زمانی کمتر از ۴۸ ساعت بیش از یک میلیون نفر خواستار دسترسی به نسخۀ جدید موتور جستوجوی بینگ شدند. پس از استفادۀ شرکت مایکروسافت از “چتجیپیتی” در موتور جستجوی “بینگ”، گوگل هم از سرویس هوش مصنوعی مشابهی با نام “بارد” رونمایی کرد. “بارد” سرویس هوش مصنوعی آزمایشی مکالمهمحوری است که به سؤالات کاربران پاسخ میدهد و در مکالمات شرکت میکند. بارد توسط گروه کوچکی از کاربران قابلمشاهده است و در آینده بهصورت گستردهتر در دسترس عموم مردم قرار خواهد گرفت. همۀ آنچه گفته شد، در مدتی کوتاه منجر به سیل عظیمی از واکنشها و ابراز نظرها و همچنین نگرانیها گردید. واکنشها و نگرانیهایی که بیش از هر چیز ناشی از عدم شناخت و یا ترس از آیندهای غیرقابل پیشبینی بود. نگرانی از آینده شغلی، از دست رفتن جایگاه انسان در فعالیتها و حوزههای مختلف، بلاتکلیفی در امر آموزش و بسیاری دیگر از این دست. البته در این بین پررنگترین واکنش نیز هیجان ناشی از قابلیتهای تصورناشده و میل به بازی تازهای پر از شگفتی بود
این در حالی است که در محافل تخصصیتر، سال 2022 به عنوان سال دستیابی به تواناییهای تبدیل متن به تصویر محسوب میشود. در ماه آوریل سال 2022، شرکت “اُپن ایآی” پلتفرم “دال- ای2” را راهاندازی کرد، که این خود نسخۀ بهروزرسانی شدهای از “دال- ای” بود که یک سال قبلتر منتشر شده بود. این نسخه قادر به تولید تصاویری بسیار دقیق و اغلب سورئالیستی از توضیحات نوشتاری در مدتی کمتر از چند ثانیه است. این نامگذاری حاصل ترکیب نام یکی از شخصیتهای پیکسار (وال- ای) و هنرمند سورئالیست سالوادور دالی است. انواع مدلهای “یادگیری عمیق” که بهراحتی قادر به انجام چنین فرآیندی هستند به سرعت در “دال- ای2” عرضه شدند. سازوکارهای رایانهای که این پلتفرمها را فعال میکنند جدید نیستند، تفاوت در اینجاست که این قابلیتها پیش از این تنها توسط افردای محدود مورد استفاده قرار میگرفتند، حال آنکه امروز هر فردی که جملهای برای توصیف یک وضعیت در اختیار دارد؛، در مدتی کوتاه، قادر به تولید تصاویری است که هرگز قادر به تجسم آنها نبوده است
همزمان با جنجالهای اخیر، «معماری پس از هوش مصنوعی» نمایشگاهی است که قابلیتهای پلتفرمهای هوش مصنوعی را برای متحول کردن حوزه معماری، از نحوه طراحی ساختمانها تا تصور اشکال و ساختارهای جدیدی که قبلا غیرقابل تصور بودند، بررسی میکند. این نمایشگاه که از 30 ژانویه 2023 به مدت حدود یک ماه برقرار بود، نگاهی اجمالی به آیندۀ این رشته و قابلیتهای هیجان انگیز معماری پس از هوش مصنوعی دارد. مدرسۀ معماری دانشگاه تگزاس، برای تکمیل این نمایشگاه، همایشی یکروزه نیز برگزار نمود
این نمایشگاه که توسط کوری بیگ، دانیل کوهلر و کلی اودوم سازماندهی شده بود، تقریباً 2000 نمونه از تصاویر تولید شده بر مبنای متنهای نوشتاری که توسط 60 نفر از دانشجویان و معماران از سراسر جهان تهیه شده است را، بر روی دیوارهای نمایشگاه، به شکلی گیجکننده و بیوقفه به نمایش گذارده است. اغلب این تصاویر به لحاظ محتوایی نشانگر ایدههایی آرمانشهری/کابوسشهری (اتوپیا/دیسوتوپیا) بودند
ساختارهایی که گاه با گیاهان و دیگر ویژگیهای طبیعی مزین شده یا همچون این عناصر رشد کردهاند، گاهی نیز حاصل دادههای زرد، یا حاصل همنشینیهای عجیب و غریب، کنایهها و استعارههای کلامی، و حتی لطیفهها و جوک بودند. به نظر می رسد برخی از این تصاویر با برجسته نمودن بسیاری جزئیات حلنشده و یا تاکید بر عدم امکان ساخت چنین ایدههای معمارانهای به دنبال نقد هوش مصنوعی و فرآیند تبدیل متن به تصویر بودهاند. اما تنها عنصر وحدتبخش این تصاویر و نمونههای مشابه منتشرشده در صفحات اجتماعی و … لذت بیمثال و کاملا مشهود تصویرسازان، از این امکانات و فرایند استفاده از آن بوده است. در این تصاویر، به روشنی جنبههایی از بازی جریان دارد که بدون درگیر شدن و درک این بازی، فهم چیستی این تصاویر نیز مشکل خواهد بود. در نهایت، جدی پنداشتن آنها به عنوان تصویری از آیندۀ محیطهای ساختهشده هنوز کمی زود به نظر میرسد
با این حال، برگزارکنندگان سمپوزیوم مدرسۀ معماری تگزاس عقیده داشتند که چیزی فراتر از بازی در این میان در جریان است. کوهلر ظهور هوش مصنوعیِ تبدیل متن به تصویر و چترباتهایی مانند “چت جیپیتی” را نقطۀ عطفی در تاریخ معماری دانست که قادر به تغییر بشریت در معنای عام آن خواهد یود. کوری بیگ نیز با ترسیم خط سیری از تفکر گوتفرید سمپر در هنرهای فنی و تکنونیکی، بیان نمود که معماری دچار بحران است و به شرایطی که آن را “تکینگی” نامید رسیده است. شرایطی که باید ققنوسوار و با تخریب خود از آن عبور نماید. به عقیدۀ او پلتفرمهای هوش مصنوعی ممکن است هم ویران کننده وضعیت موجود باشند و هم مولد آیندهای نو. مجریان دیگر، که تمامی آنها به نوعی با هوش مصنوعی کار میکنند، دیدگاههای مختلفی را در مورد آنچه ممکن است در طرف دیگر این نقطه عطف تاریخی وجود داشته باشد، ارائه کردند. نقطه نظرهایی که به شکلی کاملا مشابه در بخش و نقد و بررسی کارها در دانشگاه شهید بهشتی شنیده شد
به عقیدۀ اندرو کودلس، بنیانگذار “متسیس” و استاد دانشگاه هیوستون، نسل فعلی پلتفرمهای هوش مصنوعی نخستین فنآوری دیجیتالی ظهوریافته در 30 سال گذشته است که به جای افزایش کارایی تولید، بر گسترش تخیل و خلاقیت تمرکز دارد. او همچنین بیان داشته که حد گسترش این تخیل بی پایان نیست، چرا که این پلتفرمها در نهایت بر پایۀ دادههای موجود در پایگاهدادهها آموزش داده میشوند. آنچه این فرآیند را به سمت تداعیها و زیباییشناسی موجود در دادهها و فرهنگ افسارگسیخته و مختلطی که آنها را تولید کرده است، سوق میدهد. درخواست وضوح تصویر فراتر از آنچه که یک مدل در آن آموزش دیده است، میتواند آن را به شدت از مسیر خارج کند، در حالی که اگر به آن پیامی سراسر بی معنا بدهید، شما را به سمت چیزی که میداند خواهد برد. او همچنین با اشاره به ناهنجاریها و بریدگیهای فراوانی که در تصاویر دیده میشود نسبت به حرکت به سمت وضوح کامل و عینیتی قابل پذیرش هشدار داد؛ هرچند این ناهنجاریها به مرور زمان و با آموزش جامعتر مدلها و برخی تنظیمات تا حدودی برطرف خواهند شد. او ضمن مقایسۀ فرآیند استفاده از این پلتفرمها در طراحی با فرآیند تکراری کاوش از طریق طراحی، گفته است: من فکر میکنم ارزش واقعی هوش مصنوعی مولد، در توانایی آن برای تولید ابهام و مجموعههای نامنسجم از فرم و فضا است
در سمپوزیوم و گفتگوهای بعد از برگزاری نمایشگاه “معماری پس از هوش مصنوعی”، جنی سابین، مدیر “استودیو جنی سابین” و استاد دانشگاه کرنل، چنین اظهار داشت که هوش مصنوعی اساساً انسانی است. به این ترتیب، کاملاً قادر به بازتولید و تقویت ویژگیهای نگرانکنندهتری مانند زنستیزی و نژادپرستی است. بنا به تاکید او، در حالی که هوش مصنوعی تبدیل نوشتار به تصویر امکانات جدیدی را برای یافتن فرمهای پیچیده و بدیع باز مینماید، حوزههای دیگری از هوش مصنوعی وجود دارد که می تواند منافعی گستردهتر برای معماری را در خود داشته باشد. به عنوان مثال، ایجاد دگرگونیهای اساسی در فرایند طراحی و آموزش آن. او ضمن ارائۀ یکی از پروژههای خود به این موضوع اشاره نمود که چگونه معماری میتواند با همکاری هوش مصنوعی همدلانه و پاسخگوی همه نیازهای انسان باشد. امکان تجزیه و تحلیل اشتباهات در زمان ساخت و ساز، و تثبیت پایداری در شهرها از دیگر موارد مورد اشارۀ او بوده است. برنامۀ پیشنهادی او که “آدا” نام داشت، از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای پردازش «دادههای احساسی» – لبخند، اخم و غیره – به رنگ و نور استفاده میکند. فکر کردن به معماری که به شما لبخند می زند بسیار سرگرم کننده است، اما در عین حال کمی ناراحت کننده است که به همان معماری فکر کنید که حال و هوای نامطلوب شما را نیز برای هر کسی که در آن نزدیکی است به نمایش میگذارد
در نهایت، تمامی گفتگوهای جنجالی اخیر ما معماران را نیز به تأملی موشکافانه و پذیرش تجربیاتی هدفمند و پژوهشهای بسیار گسترده در زمینۀ هوش مصنوعی و قابلیتهای آن ناگزیر میسازد. برای پاسخ به پرسشهایی که در آغاز این بحث مطرح شد و هزاران پرسش دیگر، فرصت چندانی وجود ندارد